
اقتصاد ۲۴- نشریه دست راستی و محافظه کار "آمریکن کانزرواتیو" در یادداشتی تحلیلی با اشاره به چگونگی مواجهه ترامپ با ایران به تلاش او برای تبدیل شدن به یک رئیس جمهور "صلح ساز" اشاره کرده و مینویسد:"دونالد ترامپ دومین دوره حضور خود در کاخ سفید را با برنامههای بزرگ و دنیایی که کاملاً متفاوت از آن چه در دوره اول ریاست جمهوری خود با آن سر و کار داشت، آغاز میکند. او وارث گوشهای از مشکلات سیاست خارجی و بحرانهای بین المللی به جای مانده از دولت قبلی خواهد بود. ترامپ ممکن است رویاهای بزرگی در مورد پایان دادن به جنگ سه ساله در اوکراین داشته باشد، اما تیم امنیت ملی او هنوز در حال یافتن فرمول دیپلماتیکی است که "ولودیمیر زلنسکی" رئیس جمهور اوکراین و "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه را پای میز مذاکره بکشاند.
ترامپ در سخنرانی خود در تاریخ ۲۰ ژانویه اظهار داشت که میخواهد یک "صلح ساز" باشد از همین رو اصرار زیادی بر روی لزوم برقراری آتش بس سریع در غزه میان اسرائیل و حماس داشت. او در همین راستا، تلاش خواهد کرد تا توافق عادی سازی رابطه میان اسرائیل و عربستان سعودی حاصل شود بلندپروازیای که اگر آتش بس غزه دوام نیاورد زیر سوال خواهد گرفت".
"آمریکن کانزرواتیو" در ادامه مینویسد: "با این وجود، در این میان یک مشکل وجود دارد که مشابه مشکلات دولتهای گذشته ایالات متحده است: برنامه هستهای ایران. متأسفانه برای ترامپ، موضوع هستهای ایران مانند همیشه گیج کننده است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ماه نوامبر گزارش داد که کل ذخایر اورانیوم غنیشده ایران در حال حاضر بیش از ۶۶۰۰ کیلوگرم است، یعنی تقریباً ۲۲ برابر بیش از مقداری که تهران طبق مفاد برجام مجاز بود در اختیار داشته باشد.
"رافائل گروسی" مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در ماه دسامبر در ارزیابی خود اظهار داشت که ایران در حال غنیسازی ۵ تا ۷ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد در ماه است که باعث میشود یک گام فنی کوتاه تا دسترسی به اورانیوم غنی شده ۹۰ درصدی مورد نیاز برای استفاده در ساخت سلاح هستهای فاصله داشته باشد. ایران سانتریفیوژهای بیشتری را با کیفیت بالاتر نصب کرده و اورانیوم بیشتری در سطح بالاتری تولید میکند و از این مسئله به عنوان تاکتیک فشار علیه واشنگتن و هم به عنوان راهی برای استفاده از اهرمهای بیشتر در صورت از سرگیری مذاکرات هستهای استفاده میکند.
"آنتونی بلینکن" وزیر امور خارجه سابق آمریکا، در تابستان به صراحت گفته بود: "جایی که الان هستیم، جای خوبی نیست". ترامپ مطمئنا با این نظر بلینکن موافق است حتی اگر مطمئن نباشد که چگونه اوضاع را مدیریت کند. او بدون شک توصیههای زیادی دریافت میکند.
چهرههای تندرو و مخالف ایران در عرصه سیاست خارجی آمریکا از جمله سناتور "لیندسی گراهام" گفته تا زمانی که زنده است از ایده بمباران تاسیسات هستهای ایران دفاع میکند و خواستار استفاده ترامپ از گزینه نظامی علیه تهران است. بحث او و همفکرانش مبتنی بر این فرض و استدلال است: توافق دیپلماتیک با ایران برای ایالات متحده هزینه زیادی خواهد داشت و به هر حال نمیتوان به ایرانیها اعتماد کرد. این توصیه به احتمال زیاد برای تندروهای درون تیم ترامپ خوشایند خواهد بود کسانی که خواستار کاهش قدرت ایران در منطقه هستند.
روزنامه "وال استریت ژورنال" در ماه دسامبر گزارش داد که حملات نظامی ایالات متحده به عنوان یک گزینه بالقوه به طور فعال مورد بحث قرار میگیرد، با توجه به این که دولتهای بوش، اوباما و بایدن همگی گزینه نظامی را بر روی میز نگه داشته بودند. در پایان، اما هر سه دولت تصمیم گرفتند گزینه نظامی را از روی میز کنار بگذارند و در عوض به ترکیبی از تحریمهای اقتصادی و دیپلماسی پایبند باشند. حتی دولت بوش نیز به این نتیجه رسید که سود ناشی از عملیات نظامی علیه ایران کمتر از هزینه و ضرر آن خواهد بود. در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، مواقعی وجود داشت که او میتوانست مجوز اقدام نظامی علیه ایران را صادر کند، اما او این کار را انجام نداد چرا که نمیخواست به عنوان آغازگر یک جنگ بزرگ در خاورمیانه شناخته شود. همین نگرانی باید در پس ذهن او در دور دوم ریاست جمهوری اش باشد".
"آمریکن کانزرواتیو" که در مجموع نشریهای حامی سیاست خارجی انزواگرایانه است در ادامه مینویسد: "اسد در سوریه سقوط کرده و حزب الله لبنان و حماس از سوی اسرائیل هدف حمله قرار گرفتهاند. در نتیجه، آمریکا شاید تصور کند فرصت خوبی برای اقدام نظامی علیه ایران فرارسیده است. با این وجود، حمله آمریکا علیه تاسیسات هستهای ایران هنوز گزینه مناسبی نیست. شاید آمریکاییها با خود بگویند ایران تضعیف شده است. با این وجود، این بدان معنا نیست که ایران ناتوان است. نیروهای نیابتی مورد حمایت ایران هنوز هم به طور مؤثر در عراق بر اوضاع مسلط هستند و دولت ائتلافی آن کشور کماکان وابسته به شبه نظامیانی است که بغداد سعی کرده آنان را آرام نگه داشته و در نیروهای امنیتی عراق ادغام کند.
هنوز حدود ۲۵۰۰ نیروی آمریکایی در عراق مستقر هستند که اهدافی برای شبه نظامیان عراقی در صورت حمله احتمالی محسوب میشوند. در واقع، اگر ایران بخواهد به کارزار نظامی احتمالی آمریکا علیه خود پاسخ دهد اقدام علیه پایگاههای آمریکا در عراق مطمئنا اولین هدف و گزینه تهران خواهد بود. نباید خودمان را فریب دهیم: اگر ایران تمایل داشت برای انتقام ترور ژنرال سلیمانی دوازده موشک بالستیک به سوی پایگاههای آمریکا در عراق شلیک کند و این کار را انجام داد، در نتیجه، سیاستگذاران آمریکایی باید تصور کنند که اگر حمله نظامی علیه تاسیسات هستهای آن کشور صورت گیرد اقدام ایران علیه پایگاههای آمریکایی در منطقه این بار شدیدتر خواهد بود".
بیشتر بخوانید: ایران چگونه برای دوره چهار ساله ترامپ آماده میشود؟/ روابط ایران با چین و روسیه آنطور که باید پیش نرفت
"آمریکن کانزرواتیو" در ادامه درباره این موضوع که اقدام نظامی احتمالی علیه تاسیسات هستهای ایران بی فایده است مینویسد: "سپس این موضوع مطرح میشود که آیا استفاده از قوه قهریه مؤثر خواهد بود یا خیر. برای مثال، آیا توانایی هستهای ایران را از بین خواهد برد؟ اگر پاسخ منفی است، آیا دست کم باعث میشود که ایران در مورد سیاست هستهای خود تجدیدنظر راهبردی انجام دهد؟
پاسخ هر دو پرسش احتمالاً منفی است. بمبها میتوانند ساختمانها را تخریب کنند، اما قادر به تخریب دانش هستهای ایران نخواهند بود. تا زمانی که هر دانشمند یا مهندس ایرانی کشته یا اسیر نشود، مجموعه هستهای تهران همیشه میتواند بازسازی شود و از جایی که متوقف شده ادامه خواهد یافت. پس از آن، ایالات متحده در موقعیتی قرار خواهد گرفت که هر چند سال یک بار موشکهایی را بر روی زیرساختهای هستهای ایران با هزینه بسیار بالایی برای نیروهای خود در منطقه پرتاب کند".
این نشریه در ادامه مینویسد: "هم چنین، بعید است که استراتژی هستهای ایران به سمت و سویی که ما میخواهیم حرکت کند. هر بار که ایالات متحده یا اسرائیل اقدامی علیه برنامه هستهای ایران انجام دادهاند، خواه از طریق حملات سایبری، ترورها یا حملات پهپادی اعلام نشده، تهران با سرعت بخشیدن به برنامه هستهای خود یا ساخت تاسیسات جایگزین در اعماق زمین پاسخ داده است. اقدام نظامی آمریکا به احتمال زیاد موضع ایران را سرسختتر خواهد ساخت و باعث ملایمت بیشتر تهران نمیشود. جامعه اطلاعاتی ایالات متحده کماکان به ارزیابی این موضوع ادامه میدهد که مقامهای عالیرتبه ایران هنوز تصمیمی برای ساخت سلاح هستهای اتخاذ نگرفتهاند که احتمالا تا حدی به دلیل نگرانی آنان از واکنش واشنگتن بوده است. با این وجود، این نگرانی پس از حمله احتمالی نظامی آمریکا از بین خواهد رفت. در آن صورت، دست مقامهای ایرانی برای ساخت بمب اتمی با هدف بازدارندگی هستهای بازتر خواهد شد".
بیشتر بخوانید: اگر تا مهر ۱۴۰۴ با ترامپ وارد مذاکره نشویم، مکانیسم ماشه فعال میشود/ در صورت عدم مذاکره، ترامپ از طریق روسیه و چین به ایران فشار میآورد
این نشریه دست راستی آمریکایی با اشاره به این که وسوسه بازگشت به سیاست فشار حداکثری در این دوره از ریاست جمهوری ترامپ نیز وجود دارد، اما در عمل نتیجه بخش نخواهد بود مینویسد: "آن سیاست در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ به شدت از نظر مالی به ایران آسیب وارد ساخت و صادرات نفت آن کشور را نزدیک به ۷۰ درصد کاهش داد. با این وجود، فشار حداکثری تقریبا هیچ تغییری در محاسبات ایران درباره برنامه هستهای آن کشور ایجاد نکرد و در واقع، تنها دست ایران را بازتر گذاشت تا خود را از قید و بند مفاد برجام خارج سازد و مشکل هستهای ایران برای آمریکا را بدتر ساخت. بعید به نظر میرسد که اگر ترامپ بار دیگر بخواهد سیاست فشار حداکثری را در دستور کار قرار دهد نتیجهای بهتر کسب کند".
"آمریکن کانزرواتیو" در ادامه مینویسد:"با این وجود، اگر این مسیری است که ترامپ قرار است طی کند، باید آن را اصلاح نماید. تحریمهای اقتصادی بیشتر باید با یک استراتژی دیپلماتیک قابل اجرا همراه شود. این تنها زمانی رخ میدهد که خواستههای حداکثری با خواستههای واقع بینانه جایگزین شوند. ترامپ به جای تحت فشار قرار دادن ایران برای پذیرش خواستههای غیر قابل تصور مانند تعطیلی برنامه هستهای خود و یا تغییر کل سیاست خارجی آن کشور به گونهای که باب میل آمریکا باشد باید تلاش کند محدودیتهای هستهای سخت گیرانه و قابل اجرا را در مورد آن چه ایران میتواند و نمیتواند انجام دهد بار دیگر احیا کند.
اگر ترامپ خواهان توافقی بهتر از برجام است، احتمالاً باید امتیازات اقتصادی و دیپلماتیک بیشتری را برای رسیدن به آن هدف به تهران ارائه دهد. بهترین چیزی که میتوان به آن امیدوار بود، بازگشت به وضعیت پیش از سال ۲۰۱۸ است، زمانی که روابط ایران و آمریکا قابل مدیریتتر از امروز بود و بازرسان بین المللی قدرت نظارت بر زیرساختهای هستهای ایران را داشتند. این امر برای ترامپ رضایتبخش نخواهد بود، زیرا او اغلب ارائه امتیاز را معادل شکست قلمداد میکند. با این وجود، این قاعده دیپلماسی بین المللی است که شما امتیاز میدهید و امتیازی کسب میکنید. کمال گرایی و تکیه بر ایده آلها به ندرت گزینه خوبی برای آغاز دیپلماسی است".
منبع: آمریکن کانزرواتیو