اقتصاد ۲۴-آن روز که ویروس کرونا جهان را درنوردید و در ۲۵ اسفند سال ۱۳۹۸ به عنوان یک پاندمی از سوی سازمان بهداشت جهانی اعلام شد، دنیا چنان در وسط گردباد شیوع این ویروس هراس انگیز ایستاده بود که شاید هنوز هیچ درکی از آن چه که در ادامه رخ خواهد داد نداشت.
در آن زمان اولویت اول برای بسیاری تنها نجات جان انسانها و دستیابی به راههای درمان و در مرحله بعد نیز واکسن بود. اما حقیقتی که اندکی بعد خود را به رخ کشید و جهان را متحیر کرد تغییر بسیاری از ابعاد زندگی انسانها بود. تغییراتی که فقط دیگر در حیطه روزمرهها نبود و یکی از ابعادش تغییرات گسترده در حوزههای مختلف هنر و سینما و تئاتر و نمایش بود.
امروز و پس از گذشته ۲ سال از آغاز شیوع ویروس کرونا در جهان دیگر میتوان صریحتر از همیشه گفت که ویروس کرونا برای همیشه چهره هنر را در سراسر جهان تغییر داده است. چهرهای زخمی که هنوز در تلاش است حیات و بقای خود را با تمام توان حفظ کند. با این حال مانند اکثرجهان، دنیای هنر نیز با ضررهای میلیاردی اش، در وضعیت قرمز قرار دارد. در این میان، وضعیت تئاتر در ایران، بدون تردید بحرانیتر از همیشه است؛ هنری که در شرایط عادی نیز در ایران اقتصاد شکنندهای داشت و حال حتی بعد از بازگشایی از اول تیر سال جاری، احوالاتش بین خشنودی و نگرانی در نوسان است.
این ماهها تئاتر ایران احتمالا بدترین روزها را در تاریخ خود سپری و ثبت خواهد کرد. تئاتر و نمایش یکی از هنرهایی است که به هم نفسی اجراکنندگانش و مردم بیش از سایر هنرها نیاز دارد و کرونا اولین ضربه را نیز به همین بخش وارد کرد. کرونا زنگ هم نفسی ممنوع را با ماسکها و فاصله گذاری اجتماعی به صدا در آورده بود و از این جنبه وضعیت حتی نسبت به سینما در تئاتر بدتر و خطرناکتر بود.
سالنهای تئاتر به جز معدودی هم چون سالن اصلی تئاتر شهر ، تالار وحدت و یا سالن اصلی تئاتر شهرزاد معمولا کوچک هستند و اگر قرار باشد در دوران بازگشاییهای موقت همچون سینماها تنها با یک سوم ظرفیت کار کنند گاه تعداد تماشاگران آن به ۱۰ نفر نیز نمیرسد. از سوی دیگر در حالی که سالنهای سینما تقریبا ۶ ماه از سال ۱۳۹۹ را تعطیل بودند، برای سالنهای تئاتر این زمان به بیش از ۹ ماه میرسد.
بیشتر بخوانید: رابطه عجیب تسریع واکسیناسیون عمومی و شکست تولید داخلی
مساله تعطیلی تماشاخانهها و سالنهای اجرای نمایش یکی از ابعاد ناپیدا شیوع کرونا بود که حالا روشنتر از همیشه پیش روی فعالین این عرصه و طرفداران آن قرار گرفته است. در این میان یکی از بخشهایی که در مجموعه هنرهای نمایشی ایران بیشترین آسیب را از دوران تعطیلی اجباری تحمل کرد و میکند، تماشاخانههای خصوصی هستند. سالنهایی با اجارههای قابل توجه، به مالکان زمین بدهکار شده اند و حالا خواستار کمک فوری اداره کل هنرهای نمایشی به عنوان نماینده دولت در حوزه تئاتر هستند.
در اسفند سال ۹۸، بیش از ۱۶ تماشاخانه که حتی عضویت در کانون تماشاخانههای ایران را نیز دارا بودند، به طور همزمان تعطیل شدند. در همان روزها، در گفتگویی که ایلنا منتشر شد، از ضرر بیش از ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومانی لغو اجرا در ۱۶ تماشاخانه خصوصی تهران تنها در ماه اسفند نوشته شد. بسیاری از تماشاخانههای بزرگ از جمله نوفل لوشاتو اعلام کردند که در آستانه ورشکستگی قرار دارند. در این شرایط اهالی تئاتر در حالی از اداره کل هنرهای نمایشی تقاضای کمک داشتند که طلبهای بسیاری از آنها از سال ۹۷ هنوز وصول نشده بود و با گذشت یک سال و اندی از آغاز بحران و در سایه وعدهها برای امداد به معیشت هنرمندان نمایشی، حدود ۲۵ هزار نفر از اهالی تئاتر بیکار شده اند!
«حجم خسارات وارد شده به عرصه فرهنگ و هنر، حتی از عهده وزارت ارشاد خارج است»، «طی پنج سال رقم ۱۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان، طلب معوقه هنرمندان از ادارهکل هنرهای نمایشی را پرداخت کردیم»، «بودجه تئاتر کل کشور، ۸۴ میلیارد تومان است، اما پولی که به اداره کل هنرهای نمایشی اختصاص پیدا میکند، فقط بین ۱۸میلیارد تا ۲۴ میلیارد تومان است»، «۹ میلیارد تومانی که از بودجه نمایش به بنیاد رودکی برای تولید تئاتر اختصاص داده شده، در اختیار من نیست من فقط ارقام را میدانم»؛ این جملات بخشی از اظهارات «قادر آشنا»، مدیر کل هنرهای نمایشی در بهمن ماه سال ۱۳۹۹ است. اظهاراتی که تنها چند روز پس از تجمع اعتراضی اهالی تئاتر مقابل مجلس گفته شد. اظهارات هولناکی که نشان میدهد مشکل اهالی تئاتر حالا لزوما مساله افزایش بودجه نیست بلکه این موضوع که بودجه تئاتر، کجا و چگونه خرج شود، معضل اصلی است.
معضلی که مصداق بارز آن همین ۹ میلیارد تومان بودجه بنیاد رودکی است. چرا که این بنیاد، خودش توانایی درآمدزایی دارد و حجم تولید تئاترش اصلا در این حد و اندازه نیست!
بیشتر بخوانید: سکانسها یخ زده در اپیزود اکران ۹۸/ اقتصاد سینما، بزرگترین قربانی کرونا
از طرفی برخلاف اهالی سینما و تلویزیون که تا حدودی در این دوران فعال بودند، تئاتریها تقریبا تمام دوران شیوع کرونا را به بی کاری گذراندند و اعتراضاتی که خانه تئاتر در ماههای اخیر انجام داده نشان میدهد معضل فراتر از آن است که درون خانواده تئاتر حل شود و احتمالا به همین دلیل کار به تجمع مقابل مجلس کشیده شد.
بعد از شروع شیوع کرونا ایدههای مختلفی برای حمایت از اهالی تئاتر کشور که شغلشان تعطیل شده بود، مطرح شد. یکی از راههای مطرح شده نیز دریافت وام از طریق ثبتنام در سامانه مشاغل آسیبدیده از کرونا بود. اما به فاصله اندکی معلوم شد دریافت این وام منوط به طی کردن مسیری عجیب وپیچیده است. روندی که از طرح وزارت تعاون به پشتیبانی وزارت ارشاد آغاز شد و در سایتی که این وزارتخانه برای ارائه تسهیلات به مشاغل آسیب دیده از کرونا در نظر گرفته بود، ابعاد تازهای به خود گرفت. مشکلات طرح بسیار جدی بود. از شناسایی نشدن کد ملی متقاضیان تا تطابق نداشتن کد ملی و شماره تلفن همراه تا سوالات عجیبی، چون میزان درآمد ماهیانه که احتمالا از نداشتن یک شیوه نامه متقن حکایت داشت را هنرمندان تئاتر در این سایت تجربه کردند.
نکته دیگر این بود که برای این وام ها، مبالغِ ۶، ۱۲ و ۱۶ میلیون تومان در نظر گرفته شده بود! مبالغی که با توجه به داشتن بیمه یا نداشتن بیمه فرد متقاضی بین ۶ تا۱۶میلیون تومان در نوسان بود. فارغ از مبلغ ناچیزی وام، مساله باز پرداخت این وامها آن هم برای حوزه ای، چون تئاتر بسیار جدی بود. آن هم به خصوص وقتی که اهالی تئاتر حالا چندین ماه است کاملا در وضعیت راکدِ مالی قرار دارند؛ بازپرداخت این وامها از ۱۲ تا ۲۰ درصد سود در نوسان است که باید طی دو سال پرداخت شود؛ مثلا برای وام ۱۶ میلیون تومانی باید ماهی ۸۰۰ هزار تومان پرداخته شود. از سوی دیگر معضل ضامن و سفته و جریمههای ۲۴ درصدی در صورت تعویق در زمان بازپرداخت یک بحران جدی بود.
در این شرایط که توصیف آن رفت دیگر به وضوح به نظر میرسد وضعیت سینماها حداقل کمی بهتر از هنرهای نمایشی باشد چراکه در این دوران نیز توانستند به اندک فعالیتی دل خوش کنند. به ویژه این که سینمای ایران به ساخت تولیدات خود ادامه داد، اما با تعطیلی سالنهای تئاتر حتی امکان تمرین نمایشها نیز از اهالی این هنر گرفته شد.
سالنهای سینماها و کنسرت ها، در این شرایط قطعا بیشتر از تئاتر قابلیت بازگشایی دارند چرا که قرار است چیزی که از قبل تهیه و تولید شده است ارائه دهند. اما در نمایش، روند متفاوتی حاکم است؛ تئاتر زمانی را برای تمرین میخواهد که حتی نحوه انجام این کار نیز پروتکلهای خاص خود را میطلبد. به عبارتی اگر ناگهان خبر بازگشایی تئاترها را بدهند حداقل برای چند هفته گروهای تئاتر زمان برای آماده شدن میخواهند. روندی که به نظر میرسد چندان مورد توجه ستاد ملی مبارزه با کرونا نیست.
نتیجه این بی توجهای نیز تصمیمات خلق الساعهای بود که ناگهان در روزهای اخیر برای تئاتر گرفته شده است.
برای نمونه یکی از این تصمیمات عجیب در روزهای اخیر برای تئاتر کشور رخ داد. در حالی که تقریبا نشانههای روشنی برای ورود کشور به موج پنجم کرونا به وجود آمده بود و مشخص بود تهران و برخی شهرهای دیگر به زودی «قرمز» اعلام خواهند شد و مشخص بود که بازگشت کوتاه مدت گروههای تئاتری به زودی به سمت و سوی تعطیل شدن خواهد رفت؛ بنابراین برای گروههای نمایشی که آثاری روی صحنه داشتند، دور از ذهن نبود که بار دیگر طعم تلخ یک تعطیلی دیگر را بچشند، اما آنچه پیشبینی نمیکردند، سیاست چندگانه اداره کل هنرهای نمایشی بود.
نتیجه این که طی روزهای اخیر و در کمتر از ۹۰ ساعت دو تصمیم عجیب برای یک شرایط ثابت در تئاتر گرفته شد.
اداره هنرهای نمایشی با این منطق که در وضعیت قرمز، فعالیت مشاغل گروه دو که سینما و تئاتر هم در آن قرار میگیرد، به صورت خودکار تعطیل میشود، به سایتهای فروش بلیت فروش دستور توقف بلیت فروشی را داد. این در حالی بود که به گزارش «ایسنا» هیچ ابلاغیه رسمی به سالنهای نمایشی اعلام نشد و همین موضوع، اعتراضاتی را در پی داشت که که چرا اداره کل هنرهای نمایشی به جای اعلام تعطیلی به سالنها، فقط موضوع را با سایتهای فروش مطرح کرده است.
ماجرا وقتی عجیبتر شد که شامگاه چهارشنبه ۱۷ تیر ماه بعضی از مجموعههای خصوصی در صفحات تماشاخانههایشان اعلام کردند فعالیت خود را از روز یکشنبه ۲۱ تیر ماه از سر میگیرند. بعد از این اعلام، فروش بلیت در سایتهایی که در این زمینه فعال هستند، همچون سایت تیوال از سر گرفته شد. کسانی که تا حدودی با ساز و کار اجرای تئاتر آشنایی داشته باشند، میدانند که سایت فروش بلیت بدون مجوز شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی، اجازه فروش بلیت ندارد. اما اینکه این اداره به طور رسمی، درباره تعطیلی و بازگشایی تئاتر اطلاع رسانی نمیکند، نشانگر مسئولیتناپذیری آن است.
با این تصمیمان متناقض و دوگانه به نظر میرسد که مدیریت تئاتر به سالنهای خصوصی اجازه داده به صورت چراغ خاموش و بیسر و صدا فعالیت خود را از سر بگیرند چراکه این تماشاخانهها عموما فضایی استیجاری در اختیار دارند و در دوران کرونا، متحمل زیانهای شدیدی شده اند.
سالنهای خصوصی نیز که برای دادن نوبت اجرا به گروههای نمایشی، کف فروش را دریافت کردهاند،به گروههایی که اثری روی صحنه داشتند، اعلام کردهاند برای حفظ نوبت اجرای خود، لازم است اجرای نمایششان را ادامه بدهند.
با این مدل تصمیمگیریهای عجیب، مرکز هنرهای نمایشی، بار مسولیت را از شانههای خود برمیدارد همچنان که به صورت غیررسمی نیز اعلام کرده مسولیت آن چه پیش میآید با سالنهای خصوصی است. ضمن این که با این شیوه تعهدی نیز به پرداخت کمک هزینه نخواهند داشت.
حالا به نظر می رسد که هیچ چشماندازی از وضعیت استقبال تماشاگر از نمایش ها وجود ندارد و از سوی دیگر به کمک هزینهای هرچند ناچیز و با تاخیر نیز فعالان هنرهای نمایشی نمیتوانند دلخوش باشد.
این دوران به همان اندازه که در هنرهای نمایشی و آنان که سعی کردند چراغ تئاتر ایران را روشن نگه دارند، نشانگر عشق و انگیزه گروههای جوان بود، اما نشان داد که در شرایط بحرانی، گاه مدیران فقط به فکر حفظ وضعیت و ثبات خود هستند.
آن چه در روزهای اخیر در تصمیم گیریها برای هنرهای نمایشی در حال رخ دادن است نشان از مدیریت چندگانه و عدم مسولیت پذیری برای شرایط خطرناکی است که برای تئاتر ایران در حال رخ دادن است.