یک کارشناس اقتصادی اظهار داشت: انتقال و هدایت نقدینگی در سیستمی که نرخ بهره آن دستوری و کنترل شده است اصلا در اختیار بانک مرکزی نیست و اینکه کسی بخواهد از درون دولت و مجموعه حکومت نقدینگی را هدایت کند با منطق اقتصاد سازگار نیست.
اقتصاد24 - داود سوری در مورد وضعیت سیستم بانکی در سال پیش رو گفت: مشکل عمده سیستم بانکی که چند سال است گریبان آن را گرفته، وامها و تسهیلات غیرفعال است. به این مفهوم که بانکها داراییهای خود را به عنوان وام و تسهیلات در اختیار افرادی گداشتهاند که این افراد در حال حاضر توان بازپرداخت آن را ندارند، از همین روی بانکها دارایی کافی جهت تسهیلاتدهی لازم را ندارند. نبود این قدرت باعث میشود تا نتوانیم نقدینگی و سرمایه در گردش بخشهای دیگر اقتصاد را تامین کنیم.
وی در مورد تعداد بانکهای موجود در شبکه بانکی کشور گفت: اینکه بیاییم و تعداد بانک و تعداد شعب برای هر بانک تعیین کنیم هیچ مبنای علمی ندارد. آنچه در دستور کار مسئولین باید قرار بگیرد، نظارت بر اصول صحیح بانکداری و بازار بانکداری است. به عبارت دیگر اگر مسئولین بانک مرکزی وظیفه نظارت خود را انجام دهند آنگاه بازار تصمیم میگیرد که بانکها و شعب آنها چه تعداد باشد.
سوری افزود: در واقع اینگونه تصمیمها باید در سطح خرد و بنگاه اتخاذ شود و قرار نیست که سیاستگذار کلان در این مورد تصمیم بگیرد بلکه وظیفه آن نظارت بر فعالیت بانکداری است که عمدهترین بحث در این امر مدیریت ریسک و اجرای برنامههای مربوط به مدیریت ریسک است.
این کارشناس اقتصادی ادغام بانکهای نظامی را امر ناگزیر دانست و افزود: این بانکها شروع مناسبی نداشتند و نظارت کافی هم بر عملکرد آنها صورت نگرفت تا در شرایط شکنندهای قرار بگیرند از همین روی هیچ چارهای جز ادغام برای دولت و سیاستگذار وجود ندارد البته ادغام به معنای رفع مشکل این بانکها نیست بلکه پوششی برای مشکلات و گم کردن رد آن است.
وی ادامه داد: اگر این ادغام همراه با نظارت مناسب باشد میتوان امیدوار بود که پس از چند سال بانک سپه و کلا سیستم بانکی ما وضعیت مناسبی داشته باشند. اما اگر نظارت سیستم بانکی ما به همان شکل سابق باقی بماند شاهد تغییری نخواهیم بود.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اهمیت نقش سیستم بانکداری در اقتصاد گفت: بانک و سیستم مالی همانند رگهای بدن انسان هستند و کشور ما نیز همانند هر کشور دیگری در دنیا و تجارت بینالملل نیازمند این شبکه بانکی است. به عبارت دیگر همانطور که رگها خون را به تمام نقاط بدن میرسانند سیستم بانکی نیز همین نقش را در یک اقتصاد دارد. اینکه اقتصاد ما بانک محور یا سرمایه محور باشد بحث دیگری است اما اگر ما اقتصاد بانک محور نداشته باشیم باید بسترهای بازار سرمایه را فراهم کنیم ، چون در حال حاضر بازار سرمایه ما نوپا است و هزار و یک مشکل دارد.
وی تصریح کرد: ما باید تلاش کنیم تا سیستم بانکی نیرومندی داشته باشیم در عین حال به بازار سرمایه هم توجه کنیم و باید دانست که با بستن و محدود کردن بانکها به جایی نخواهیم رسید. باید توجه داشت که بستن یا اعلام ورشکستگی آخرین گام در این موضوع است و به ندرت اتفاق میافتد مگر اینکه یک اتفاق خاص باعث آن شود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: معمولا در همه کشورها ناظر پولی نظارت لازم را میکند تا بانکها به این مرحله نرسند و پیش از رسیدن به این مرحله از تمام روشها حتی سلب اختیار از مدیران و سهامداران استفاده میکند چون نظام بانکی و مالی یک کشور همانند تنگ بلورین است که هر آسیب و ضربه به یک نقطه از آن میتواند کل تنگ را درهم بشکند.
وی در مورد پست اخیر اقای همتی در مورد هدایت نقدینگی مبنی بر تغییر کمیتهای پولی برای پرهیز از رکود و حرکت به سمت رونق گفت: یکی از مباحث اقتصاد کلان کنترل کلهای پولی مانند پایه پولی جهت کنترل تورم است، بحثی که در این مورد مطرح است این است که ما کنترل پایه پولی را رها کنیم به این معنا که پول را منتشر و آن را در اختیار مردم قرار دهیم البته این اقدام از زاویه پوشش کسری بوجه مطرح میشود بنابراین به جای کنترل حجم پول، سرعت یا مسیر گردش پول را بگونهای تغییر دهیم که این پول به سمت تولید حرکت کند که البته این کار امکانپذیر نیست.
این استاد دانشگاه افزود: باید توجه داشت که انتقال و هدایت نقدینگی در سیستمی که نرخ بهره آن دستوری و کنترل شده است اصلا در اختیار بانک مرکزی نیست. اینکه کسی بخواهد از درون دولت و مجموعه حکومت نقدینگی را هدایت کند با منطق اقتصاد سازگار نیست. هنگامی میتوانیم نقدینگی را هدایت کنیم که بخش تولید فعال داشته باشیم که در بازار رقابتی کارای پول برای کسب نقدینگی رقابت کند. در واقع ما هدایت نقدینگی را در این 40 سال اخیر انجام داده و نتایج آن را هم دیدهایم، جالب آنکه از این تجربه هم درس نمیگیریم.
منبع: ایلنا